مدرسه اوکی دا

part 36

ا/ت : بچه ها جمل کنید بریم همه خونه ما

هاری : چیشد

ا/ت : بریم میگن تو خونه

پرش زمانی به خونه

ا/ت : خب همه هستین تا اونجایی که همه فهمیدن من رفتم پیش دکتر و حرف زدم و گفت که تهیونگ دو ماه یا سه ماه میره کما ولی درس شدنش ۷۰ درصده

هاری: چیییییی

هوسو : تهیونگگگگگگ😭😭😭

نیکی : ما الان دو ماه بدون اون چیکار کنیمممممم😭😭

جونگ کوک : دوماه استراحت دوام و راحت

ا/ت: جونگ کوک عه آروم

جونگ کوک : خب بچه ها زیاد گریه و زاری نکنید درس میشه و اینکه سوهو هوسو هاری شما یه اتاق نیکی و یونجون یه اتاق و چونکه ته مو خیلی به تنهایی علاقه داره یه اتاق و یجی و بقیه بچه ها اینجا پذیرایی بخوابن

هاری : شما چی؟

جونگ کوک : چون جا نیست ا/ت رو با خودم میبرم خونم

ا/ت : ولی...

جونگ کوک : ولی و اما نداریم
خب دیگه برید بخوای دیر وقته ساعت دو شبه فردا میایم و حرف میزنیم و اینکه مدیر گفته بخاطر این عامل مدرسه تا سه هفته تعطیل شدبه ننه دده هاتون بگید سه هفته اینجاید و فردا میریم دونه دونه لباس اینا بردارید

یجی : جونگ کوکیییی منم باخودت ببر دیگه☺️

جونگ کوک : زر نزن من دوست دختر دارم کنه

یجی : یه امشب میخوام بغلت بخوابمممم

ا/ت : کوک منتظرم بیا

جونگ کوک : یجی انقدر هرزه نباش

هاری: خدافس

جونگ کوک : خدافظ همگییییی

ویو ماشین

جونگ کوک : ا/ت اتاق اضافه نداریم پیش من میخوابی

ا/ت : خب رو کاناپه پذیرایی میخوابم

جونگ کوک : هوا گرمه میپزی میای پیش من

ا/ت : خب زمین میخوابم

جونگ کوک : روی تخت من پش خود من میخوابی

ا/ت : آخه...

جونگ کوک : حرفی نشنوم تمام

ا/ت : راستی یجی چی میگفت

جونگ کوک : باهاش دوستی؟

ا/ت : چیییی من با اون هرزه عمرا دوست بشم راستی جنی میگفت یه زمان دوست دخترت بود

جونگ کوک : جنی تو خوابش ببینه از کل کلاس هم بپرس من تاحالا دوست دختر نداشتم ولی الان زن دارم

ا/ت : اوووو شیطون

جونگ کوک : خونه شیطون ترم

ا/ت : کوککککک کاری نمیکنی هااااا

جونگ کوک : باشه اه

ا/ت : اه داری بریم خونه دستشویی هس

جونگ کوک : یااااا عشقم فرصت گیر آورده بودماااااا

ا/ت : بچه خر

جونگ کوک : همین بی محلی هات دیگه کاری کرد عاشقت بشم

ا/ت : هیشششش به رانندگی تمرکز کن و شیشه هارو بده پایین گرمه